|
|
Wednesday, March 21, 2012 |
|
|
|
|
|
توی این ۳ هفته ای که بعد از عمل توی خونه خوابیدم همه اش فکر میکنم اونهایی که مادرشون پیششون نیست چطوری میرند عمل میکنند. این ۳ هفته یکبار دیگه بهم ثابت شد که من بدون مادرم هیچی نیستم و میمرم. امروز روز مادره و نمیدونم جطوری میتونم ازش تشکر کنم. |
|
|
|
بارون بهاري 10:34 PM
|
يادداشت(2)
|
|
|
|
|
|
برام عجیبه که علرغم حافظهٔ خوبم هیچ یادم نمیاد آخرین عیدی که ایران بودم کی بوده. دقیقاٌ هم یادم نیست از کی عید و تحویل سال کم رنگ شد برام. شاید از ۷ سال پیش که خواهر بزرگه رفت کانادا و بعدترش که برادر کوچیکه رفت یه جای دیگهٔ دنیا. اینجا اصلا بوی عید نمیاد. امیدوارم سال جدید برای همه سال بهتری باشه. |
|
|
|
بارون بهاري 10:30 PM
|
يادداشت(0)
|
|